-
چرا با آدم های اشتباهی ازدواج می کنیم 4
جمعه 7 تیر 1398 19:04
این کتاب را دارم جرعه جرعه می نوشم و لذت میبرم و خوشحالم از اینکه دارم در این جا گزیده هایی از آن را می آورم : فصل دوم : چه وقت آماده ازدواج هستیم؟ در ابتدا می گوید که ما زمانی آماده ازدواج هستیم که : "به دنبال کمال و بی نقص بودن نباشیم" 2- زمانی که به این درک برسیم که " " طرف مقابل در بسیاری از...
-
نظم و بی نظمی
پنجشنبه 6 تیر 1398 10:27
میدانم که نظم مهم است و باید آنرا داشته باشیم تا بتوانیم به اهداف خود برسیم ، اما از طرفی میدانم زندگی آنقدر ابعاد مختلفی دارد که گاهی در ظاهر باید بی نظم بود و باید مانند یک موسیقی دان بداهه نواز به حس درونت مراجعه کنی تا بتوانی خلاقانه آهنگی را خلق کنی... که وقتی از بیرون به آن می نگری گویی نظم خاصی ندارد اما آن...
-
چرا با آدم های اشتباهی ازدواج می کنیم 3
دوشنبه 3 تیر 1398 00:27
در ادامه گزیده های دیگری از این کتاب را آورده ام : ( ما با آدم های اشتباهی ازدواج می کنیم چون قبل از از دواج به ندرت با افراد متاهل و طلاق گرفته صحبت می کنیم) 3 مثال از سبک ازدواج و سوالاتی که در هریک مطرح می شود : نوع اول - حسابگرانه: والدین او چه کسانی هستند ؟ چقدر دارایی دارد ؟ شباهت فرهنگی ما چقدر است ؟ نوع دوم -...
-
چرا با آدم های اشتباهی ازدواج می کنیم 2
شنبه 1 تیر 1398 18:28
در ادامه موارد دیگر از این کتاب زیبا را آورده ام چه صادقانه و بدون دروغگویی به خود نوشته است که (کسی ما را تشویق نمی کند که ایرادهای خود را بشناسیم) (فقط با غریبه ها می توان به خوبی زندگی مشترک داشت ، چون آن ها را به خوبی نمی شناسیم.) (ما برای بسیاری از دوستان خود آن قدر مهم نیستیم که در خود واقعی ما دقیق شوند و آن را...
-
چرا با آدم های اشتباهی ازدواج می کنیم 1
جمعه 31 خرداد 1398 10:30
کتاب " چرا با آدم های اشتباهی ازدواج میکنیم " نویسنده : آلن دوباتن در ادامه گزیده هایی از این کتاب را آورده ام این کتاب به ما یاد آوری می کند که ( فرقی نمی کند با چه کسی ازدواج می کنیم چون به هر حال ممکن است انتخاب ما اشتباه باشد ) همین عبارت (ممکن است) باعث شد تغییر رویه ای در زندگی ا م خاصل شود و احتمالاتی...
-
محدودیت زمان
جمعه 31 خرداد 1398 09:48
از عوامل موفقیت و رسیدن به خواسته ها به نظر من عامل " محدودیت زمان " فوق العاده است. محدودیت زمانی برای من یک ابزار مفید است. و روزهایی که محدودیت زمانی دارم یا به عبارتی ، تعداد کارهای بیشتری دارم ، عملکرد بهتری از خودم نشان می دهم و به تجربه متوجه شده ام که اگر زمانم محدود باشد ، تمرکز بر روی کارهایم بیشتر...
-
اشو-آفرینش - هنرمندان
دوشنبه 13 خرداد 1398 11:10
پیش نوشت : هنگام نوشتن این پست از وبلاگ قصد داشتم مواردی را هم به حرف های اشو اضافه کنم (در کنار حرفهایش من هم حرفی زده باشم برای تمرین نوشتن)... اما آنچنان جذب حرف هایش شدم که حیفم آمد نوشته ای به این زیبایی را با نوشته های خودم ناخالص کنم. هرگز از خدا مقصد نسازید. خداوند همان راه است ،نه مقصد. خداوند این جاست، آنجا...
-
مدیریت زمان
دوشنبه 30 اردیبهشت 1398 00:23
اعتراف می کنم که در وبلاگ نویسی ام در این پست ها ی اخیر بیشتر سعی در یافتن خودم دارم و می خواهم وبلاگ را ابزاری در جهت یافتن مواردزیر به کارببرم: 1- شناخت خودم اینکه چگونه می اندیشم و در مورد هر موضوع و در زمان های مختلف چگونه فکر می کنم(با استفاده از جعبه جست و جو) 2- پایش روند هایی که به تدریج تشکیل میشود و تشکیل...
-
مدیریت مالی، درآمد کم و مسئله های پیش رو
پنجشنبه 26 اردیبهشت 1398 16:53
مقدمه: در عنوان این نوشته از عبارت* مسئله* استفاده کردم و نه * مشکل* زیرا موضوع مالی را یک مسئله قابل حل میدانم. در چند روز اخیر در چند مورد حس کردم محدودیت انتخاب دا رم ۱. موقع خرید کفش برای طبیعت گردی ۲. موقع خرید یک تجهیزات بارانی برای تکمیل وسایل کوهنوردی ۳. موقع خرید ساعت مچی ۴. موقع خرید لباس در همه موارد بالا...
-
وقتی دنیا با تو همسو می شود
چهارشنبه 25 اردیبهشت 1398 00:32
پیش نوشت: نوشته ای که در ادامه می خوانید ، نا منظم است و حاصل انتقال مستقیم افکار به نوشته می باشد می خواهم بگویم خیلی عجیب است که چرا انقدر بد بین هستیم و از حرکت میترسیم و نا امید می شویم و احتمال رخداد های خوب را کمتر از بد می دانیم... وقتی می بینم 1- معمولا احتمال کمی می دهیم که به چیز هایی که دوست داریم خواهیم...
-
عشق چیست؟
سهشنبه 24 اردیبهشت 1398 20:17
در میان یکی از همین روزهایی که سردر گم بودم ، جایی میان کامنت های دیگران زیر پست اینستاگرام یکی اینطوری نوشته شده بود: "عشق یعنی به کسی اجازه بدی که تورو نابود کنه ولی یقین داشته باشی که این کار رو نمیکنه" - بعد که به این جمله فکر میکنم ... : 1- اینکه ما به چه کسایی اجازه میدیم مارو نابود کنن...؟ آیا خیلی...
-
تیر 95
پنجشنبه 31 تیر 1395 23:07
جمعا سه هزار تومن کپی از مدارک. همان چند برگی که سه سال کاردانی و سه سال کارشناسی و یک سال ب۲ و... طول کشید... اندکی نادم از انچه گذشته و حسرت ک ای کاش و ... هر چه بود گذشت. امروز رزومه کاری را برای فرودگاه قشم ارسال کردم...رزومه ای نه چندان جالب...نه نمرات خوب ... ...برنامه روزانه ای که اینروزا دنبال میکنم روزنامه...
-
تیر 95-2- سربازی
سهشنبه 29 تیر 1395 23:09
خدارا شاکرم هر روز اتفاقات خوبی می افتد نیکو رخدادی است که در کوچسرف دعوت میشویم به پارک برای مغرفی ساز گیتار برای روز دوشنبه.و اموزش رایگان عکاسی در روز جمعه...و یا اینکه میبینی یکی پیشنهاد داده که من و خانواده ام فلان روز ب عروسی دعوت هستم و میتوانم تا سقف دو نفر را با خودم ببرم...هر کس میتواند بیاید پیام بدهد.......
-
25 تیر 95
جمعه 25 تیر 1395 23:11
دیروز هیچ هایک به حسن اباد موفق بود امروز ایده بالن سواری با علیرضا مطرح شد باند موزیک در اطراف حیاط حسن اباد Dancing,cooking,laughing,. ایده ترک کردن غذا های تکراری برای همیشه.... بدنبال ایده ای برای لذت بردن از کم خوردن ولی غیر تکراری و خوشمزه و خوشکل و دوست داشتنی .............و راه اندازی گروه در جذب دوستان به...
-
ابهام
پنجشنبه 24 تیر 1395 23:13
سینا صفا زاده رو دیدم از شرکت تابان تماس گرفتند... تاریک و روشن تردید و ابهام امید و ارزو سرد و ساکت ... خواهان لبخندم.
-
درس ی از بزرگان تیر ۹۵
سهشنبه 22 تیر 1395 23:18
بروز ترین بودن و زودتر با خبر شدن از ایده هایی مثل نت برگ و ... باعث درامدزایی کلان شد. در زمینه گردشگری یا هر زمینه دیگر نیز اینطور باشم موفق تر خوام بود. پس زبان انگلیسی یک اهمیتش در این نکته هس. .
-
21 تیر 95
دوشنبه 21 تیر 1395 23:15
دیروز بالاخره بعد از دل دل کردنای مکرر وبلاگم رو ساختم... shorttime.blogfa.com جایی ک دوست دارم خلاصه کتابام رو بذارم...باس این پراکنده خوندن رو متمرکز و هدفمند تر کنم و گزارش از دور هم جمع شدنای خونوادگی و امثال اون رو بنویسم...جایی باشه واسه نوشتن و تمرین نوشتن و معرفی کتاب و ... خلاصه امروز با کلی شوق وبلاگم رو...
-
20 تیر 95- تقدیم به ابراهیم داریا
یکشنبه 20 تیر 1395 23:22
باز هم رفتم تو شهر و دنبال ایده بودم که به کار و فعالیت ختم بشه دنبال مجله چلچراغ میگشتم که گیرم نیمد. روزنامه انگلیسی ایران دیلی رو خریدم و دوس ددارم روزی یه مطلبشو بخونم. در مورد یه مکان گردشگری تو مازندران خوندم ...باداب.چشمه کتاب قله ها و دره ها رو تو پیادو رو خوندم و تموم شد.خلاصه برداری هم شد.د امشب به این فکر...
-
19 تیر 95
شنبه 19 تیر 1395 23:24
با هر بار تکان,تحفه ای نصیبم میشود اینبار ایده جهانگردی با ابی داریا و کتاب قله ها و دره ها و سایت couchsurfing