یادداشت های پراکنده من

از هر دری سخنی

یادداشت های پراکنده من

از هر دری سخنی

چرا با آدم های اشتباهی ازدواج می کنیم 4

این کتاب را دارم جرعه جرعه می نوشم و لذت میبرم و خوشحالم از اینکه دارم در این جا گزیده هایی از آن را می آورم :

فصل دوم : چه وقت آماده ازدواج هستیم؟

 

 در ابتدا می گوید که ما زمانی آماده ازدواج هستیم که :

"به دنبال کمال و بی نقص بودن نباشیم"


2- زمانی که به این درک برسیم که "

" طرف مقابل در بسیاری از اوقات ممکن از نتواند حس و حال ما را درک کند و با ما همدلی کند"


3- توصیه نویسنده به اضافه کردن مورد زیر به فهرست مربوط به ویژگی ها 

"فردی که می خواهم با او ازدواج کنم ، به احتمال زیاد مرا دیوانه خواهد کرد ، اما من با کمال میل با او ازدواج میکنم"


4-"باید به کل از جست و جوی انسان کامل دست برداریم و بدانیم که حداکثر چیزی که نصیب ما خواهد شد ، ازدواج نسبتا خوب خواهد بود"


5-وقتی عشق آغاز می شود ، احساس می کنیم طرف مقابل باید همه ی حالات ما را درک کند و تمامی  افکار و احساساتمان را تایید کند . دوست دارید بخش های غریب مانده ی شما را درک کند... انتظار نداشته باشید از افراد یکشانی متنفر باشید و او هم مثل شما سناریوهای جنسی عجیبی در ذهن داشته باشد و دنبال عملی کردن ان ها باشد.


6- بخشی بسیار زیبا  که نویسنده توصیه می کند آن را به فهرست خود اضاف کنید :


"به نظر می رسد که به خوبی من را درک می کند ولی من هرگز از یاد نخواهد برد که تکه های وسیعی از روح و روان من تا ابد برای وی و همه ی انسان های دیگر نا شناخته خواهد ماند "


7- زمانی که آماده مدیریت باشیم.

8- وقتی بدانیم عشق با آمیزش تفاوت دارد.

9- وقتی که مشتاق یادگیری و یاددان باشیم.

10-وقتی بفهمیم که تفاهم کامل نداریم.(تفاهم دستاورد عشق است و نه پیش شرط آن)گ


ادامه دارد

 تا ص 37


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.